خانهي اجارهاي ميدان شوش، براي مستأجران اتاقهايش آب اگر نداشت، براي محمدتقي نان داشت. در اتاق صاحبخانه، نام معصومترين دختر را «اعظم» گذاشته بودند. پدر این دختر، «مش نصرالله» آدم زحمتكشي بود. در کار بافندگی پتو بود و پتوهای ژاندارمری را میبافت. دسترنج خودش و سهمالارثي كه از پدرش برایش مانده بود را داد به اين خانه و به رسم آن روزهاي تهران، اتاقهایش را گذاشت براي اجاره. خانه در …