يكي از صفات باري تعالي، رحمانيت اوست. اولين صفتي كه او را به ما شناسانده، به شهادت آيهي شريفهي بسم الله الرحمن الرحيم كه مقدمهي سورههاي كتاب رحمت و حكمت الهي قرآن كريم است، صفت رحمانيت است. رحمانيت خداوند، همان وديعهي گرانقدري است كه جرقهاي و بارقهاي از نورانيت آن بر روح و روان مادران نشسته و به يقين، به همين دليل، آنان را شايستهي بهشت دنياي ديگر نموده است: بخشندگي و بخشايندگي.
رحمانيت به معناي گذشت در مقام قدرت است. گذشتن و واگذاشتن، در حالي كه ميتواني نگذري. بخشيدن در جايي كه ميتواني نبخشي. اين مقامي است كه اگر انسان به طرف آن حركت كند، به سوي جايگاه خدايگاني قدم برداشته است.
اما يك سؤال: وجود و موجودي كه بخشيده نشده، چه گونه ميتواند كه ببخشد؟ كسي كه طعم شيرين بخشش را نچشيده، چه گونه خواهد توانست كه ببخشايد؟ روح و رواني كه قطره قطره از سرچشمهي مظهر رحمانيت زميني يعني امادرب، سيراب نشده، چه طور بخشنده خواهد شد؟
درود و سلام بر روح و روان مادر و پدري كه روح بزرگ بخشنده شان در وجود فرزندان شان تجلي مييابد و چنان سيراب محبت و بخشايش شان ميكند، كه چنين ميبخشند و ميبخشايند.
لازم به توضيح نيست كه مقدمهي كتاب زندگي و فعاليتهاي يكي از پيشكسوتان امر خير مدرسه سازي را پيش رو داريد و قرار است اين وجيزه، توضيح و فتح باب و ديباچهاي باشد بر شرح شور و شعور و خدمت كسي كه حاصل همهي زندگي اش را وقف گسترش جاي و جايگاهي كرده كه قرار است انسان بسازد و كمال بيافريند.
محمد تقي داورپناه، اين بندهي سيراب گشته از محبت و رأفت الهي كه در زمان حياتش، حياط را واگذاشته و آن چه به زحمت و مكنت به دست آورده، تقديم نوباوگان كشورش كرده، به همين مقدار اندك از بازگويي خاطرات و خدمات هم راضي نبوده و نيست. او عقيدهاي به واگويي و انتشار زحماتي كه در راه مدرسه سازي متحمل شده، ندارد. نه او، كه همسر گرانقدرش نيز كه همراه و همقدم و همفكر وفادارش در اين مسير پر فراز و نشيب بوده، حتي به قدر يك گفتگوي كوتاه، مجالي براي انتقال اطلاعات فراهم نكرده است. اما شرح يك دغدغه از طرف مؤلفان و دوستان و آشنايان، اينان را قدري در ارادهي محكمي كه در پيش گرفته بودند تا هيچ حرف و سخني در اين باب نگويند، مجبور به تجديد نظر كرده است: مگر نه اين است كه به فرمايش مولاي متقيان، حضرت علي (ع)، زكات علم نشر آن است؟ شما در كسب معرفت و علم بخشش، توفيقي بس بزرگ يافتهايد و وظيفهاي ديگر بر دوشتان نهاده شده و آن، دادن زكات علمي است كه به شما عطا شده است. با اين تلقي، داورپناه و همسرش، حاضر به ارائهي كاري و كارنامهاي شدند تا شايد شيريني محتواي آن، به كام بزرگاني ديگر بنشيند و درخت مدرسهسازي خيري، برگ و باري بيش از اين بيابد و سايه گستر فرهنگ و آموزش كشور و ملتي شود كه در طول تاريخ، طلايه دار تمدن و فرهنگ جهان بوده اند.